سفر به شمال
ما همیشه سعی می کنیم زود به زود بریم شمال! آخه میدونی بابابزرگ و مامان بزرگم خیلی دلشون واسم تنگ میشه و منم سعی می کنم زود به زود برم!
تو راه واسه اینکه حوصله ام سر نره کمی آهنگ گوش میدم! من آهنگ رو خیلی دوست دارم تازه اولین کلمه هایی که بعد مامان و بابا و آب گفتم کلمه "آهنگ" و "تبلت" بود!
وقتی رسیدم؛ بعد یه عالمه ناز کردن، تو کارهای باغ با بابابزرگم کمک می کنم!
و در پایان هم با هم جوج و کوبیده میزنیم! به به چه جوجه و کوبیده هایی!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی