تعجب
چند وقت پیشا من و مامانم تو اتاق بودیم یهویی گفتم خودمو واسه مامانم لوس کنم یه ذره قربون صدقم بره جیگرم خنک شه.خلاصه شروع کردم به ناز کردن و گریه کردن.منتظر بودم مامانم نازم کنه یه دفعه دیدم مامانم شروع کرد به ادای منو در آوردن و با صدای من گریه کردن و منو مسخره کردن.دیگه شما ببینید من چه شکلی شدم . ...
نویسنده :
سمانه
19:21